حالتون چطوره بزرگواران؟
چقدر که دلم برا حال و هوای وبلاگ دنجم تنگ شده.
حس آرامش و نشاط رو ازش دریافت میکنم.
تقریبا یه دو سالی میشه که نبودم.
خب الان یه پسر شیرین کوچولو دارم امیر علی
شدید خودش و نبات به هم وابسته ان؛ اونقدری که دنبال نبات میدوه نصفشو پیش من نیست
بعد از ظهرها سه نفری میریم پارک نزدیک خونه , کلی صفا میکنیم. جاتون سبز
و بالاخره موفق شدم مخ همسری رو بزنم و دانشگاه اون رشته ای رو که عاشقش بودم ثبت نام کنم. روانشناسی
زندگی , روانشناسی اونم روانشناسی کودک و نوجوان به همراه خانه داری یه طعم خااصی داره که نپرسین به به
الان هم یه دوره درمانگری کودک و نوجوان شرکت کردم استادش فوق العاده اس ، یه رویکرد جدید و ناب ؛ دکتر موسوی عضو انجمن روانشناسی انگلیس و دانشگاه تهران هستن. اصلا دوره که برگزار میشه مدهوش میشم از اینکه میشه روی داروها و... خط کشید و اینقدر به خورد بچه های مظلوممون نداد و با رویکرد نابشون بچه ها دوباره به زندگی زیبا برگردن انشاا...
فعلا هم هوا عاالیه
امیر علی خوابیده , خونه آرامشی گرفته
من و نبات هم خودمونو به یه نسکافه دعوت کردیم
اسم وبلاگ رو هم گداشتم خونه ی دنج