۵ ارديبهشت ۹۹
بعد از چند ماه ندیدن خانه ی پدری و اهالی خانه ، با سلام و صلوات راهی دیار پدری شدیم.
این روزای قشنگ اردیبهشت اگه این کرونا نبود ، چقدر میتونست بهمون خوش بگذره.
من یکی تحمل ندیدن زیبایی های طبیعت رو تو اردیبهشت ندارم.
خب باید بگم این قدر همه جا زیبا و دوست داشتنی بود که دوست داشتم یه ماه بمونم خونه پیش پدر و مادر و برادرها ، بمونم خونه ی پدری ای که به بهشت میماند.
خونه پر از خنده و شور و نشاط شده بود پر از دوست داشتن.
ولی به خاطر کار همسر و ماه رمضان مجبور به برگشت شدیم
حجمش رو کم کردم کیفیت پایین اومد. فقط گوش کنین