به وقت سحر ۲۲ رمضان

از این که میبینم ماه قشنگ و عزیزم داره تموم میشه ، دلم پر از غصه میشه

چقدر امسال دوست داشتنی تر شده بودی ماه من

بمان ، دلم برایت تنگ میشود

حرفهای ما هنوز ناتمام

تا نگاه می‌کنی وقت رفتن است

  • بـهـآر ...

کسی از صبر ضرر نکرده

صبر کنید

اساسا صبر خیلی چیز خوبیه.😍

  • بـهـآر ...

خانه ای سرشار از خاطرات

.
دلم برای خانه‌ای تنگ است
که تمام خنده‌های کودکیم را در آن جا نهاده‌ام...
تمام بازیهایم...
تمام قد کشیدنهایم و تمام آرامشم...
دلم برای خانه‌ای تنگ است،
که تمام رازهای دیروزم را درش جا نهاده‌ام...
تمام شیطنتها و سادگیهای کودکانه‌ام...
تمام همبازی‌های کودکیم...
و تمام متل‌های شنیدنی زندگیم را

خانه ای که در ۲۰فروردین ۹۹ با همه ی زیبایی هایی که واسمون داشت تخریب شد.

  • بـهـآر ...

روزهای عاشقی

این روزای زیبا و حال خوب کن یکی پس از دیگری داره تموم میشه.

خدایا شکرت که بهمون فرصت دادی تو این ماه قشنگ دوباره نفس بکشیم

زبانم قاصره از توصیف زیبایی های این روزها ، از سحرها ، از وقت افطار همراه با آب جوش نبات و خرما و کنارش زولبیا و بامیه

از دعاهای خاصش 

از همه چی

الحمدالله

بر سر شهر عشق تو جوانه زده است

  • بـهـآر ...

زندگی پس از زندگی

 

مدتیه که برنامه تلویزیونی ای نتونسته منو جذب کنه ، همیشه دوست داشتم یه برنامه خاصی پخش میشد که واسم جذاب باشه.

ولی بالاخره شد

این روزا حوالی ساعت ۱۹ دستِ دلم را میگیرم و گوش میشوم پای برنامه ی زندگی پس از زندگی شبکه ۴

ممنونم از تهیه کنندگان این برنامه

برنامه ای که حتی برای نیم ساعت هم که شده از این زندگی جدایمان میکند و رهسپارمان میکند به زندگی واقعی مان.

مرگ اگر مرد است گو پیش من آی * تا در آغوشش بگیرم تنگ؛ تنگ

من از او جانی ستانم جاودان * او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ

امروز دلم آن دنیای واقعی را میخواست .

  • بـهـآر ...

اردیبهشت یعنی بهشت

فروردین تمام شد
اولین باران بهار را که نبوده‌ای
خودت را
به اولین شکوفه اردیبهشت برسان
می‌دانی که؛
اردیبهشت بی تو... بهشت نمی‌شود!
 

  • بـهـآر ...

هرس

موقع خواندن کتاب هرس دوست داشتم زودتر کتاب تمام بشود یا اینکه نصفه و نیمه رهایش کنم؛ به نظرم خیلی کتاب قوی ای نبود .

ولی بالاخره کتاب را تمام کردم.

داستان این رمان در مورد زندگی مشترک زوج خرمشهری به نام های رسول و نوال است که با شروع جنگ و مرگ اولین فرزندشان هیچگاه به شکل عادی خود باز نمیگردند.

من کتابهای خاطرات واقعی شهدا و... در مورد جنگ را بیشتر ترجیح میدم تا رمانهای جنگ

 

  • بـهـآر ...

عااشق اردیبهشتـم

بعد از چند ماه ندیدن خانه ی پدری و اهالی خانه ، با سلام و صلوات راهی دیار پدری شدیم.

این روزای قشنگ اردیبهشت اگه این کرونا نبود ، چقدر میتونست بهمون خوش بگذره.

من یکی تحمل ندیدن زیبایی های طبیعت رو تو اردیبهشت ندارم. 

خب باید بگم این قدر همه جا زیبا و دوست داشتنی بود که دوست داشتم یه ماه بمونم خونه پیش پدر و مادر و برادرها ، بمونم خونه ی پدری ای که به بهشت میماند.

خونه پر از خنده و شور و نشاط شده بود پر از دوست داشتن.

ولی به خاطر کار همسر و ماه رمضان مجبور به برگشت شدیم

 

حجمش رو کم کردم کیفیت پایین اومد. فقط گوش کنین

  • بـهـآر ...

فکر شیرین شب‌های من

۱:  یکی از فکرهای فانتزی من قبل خواب ، پس از گشت و گذار فراوان در نت ، اینه که دوست دارم همه شبکه های اجتماعی رو از گوشی محو کنم و آسوده بخوابم.

و صبح با آرامشی بیدار شوم و به جای اینکه دنبال خبرهای شبکه های اجتماعی باشم و ببینم دنیا در چه حاله، زغوغای جهان فارغ صبحانه ای با طعم مربای آلبالو با نان داغ سنگک تدارک ببینم و همین قدر آسوده خاطر روز را به شب برسانم.

 

۲: شبکه های اجتماعی نه تنها زمان بلکه زندگی آسوده را از ما گرفتن. شبکه های اجتماعی ای که پر از هیجانات کاذبه.

گذشته ها وقتهای بیکاری می‌رفتیم سراغ کتاب ، قرآن ، دعا و... حالا وقت ها همه پر و لبریز شده.

آخرین بار کی قرآن رو ختم کردم؟؟

 

  • بـهـآر ...

زنـان کـوچـک

اینجـا منطقـه ی امن من است ، جای آرامِ دنیـا
Designed By Erfan Powered by Bayan